اول دفتر

 

     اول دفتر به نام ایزد دانا    

هنر یکی از عناصر فرهنگ

 

بدخطي مسأله است،

و خوشنويسي منزلت

 محمدعلي چراغي

 

بدخطي در جامعه‌ي ما به طور اعمّ و در ادارات به طور اخصّ  يك مسأله است. اصطلاح «خرچنگ قورباغه» براي خط‌هاي ناصاف، نامنظم و كج و معوج از قديم رايج بوده است. و برعكس تعبيراتي همچون « پرطاووس»، «آب روان»، «چشمه‌ي نور» ، « چشمه‌ي خورشيد» درباره‌ي خط خوش گفته مي‌شود و از قلم‌هاي خوشنويس و خوشنويسي هم با مضاميني چند ياد مي‌كنند كه شأن و منزلت قلم خوش را بازگو مي‌كند: كلك مشكين، سماع قلم و ...

به هر حال پرداختن به مسأله‌اي به نام بدخطي از ديدگاه جامعه شناختي، روان‌شناختي، آموزشي، هنري، ارثي، اجتماعي و ديوان سالاري و كالبد شكافي اين موضوع ضرورتي اجتناب‌ناپذير است.

چرا عموم مردم بد خط‌اند؟ اندكي خوانانويس و معدودي خوشنويس و آموزش يافته‌اند؟ بد نيست به ابعاد گوناگون بدخطي و خوش خطي نگاهي بيفكنيم:

                                                                دنباله مقاله را در صفحات پسین بخوانید :

ادامه نوشته

علاقه به سازمان ( مقاله )

به سازمان خود ،  علاقه داریم یا نداریم ؟

 مساله این است !

محمد علی چراغی

اشاره - این ذهنیت در میان مردم و کارمندان شکل گرفته که بی علاقگی کارکنان به سازمان متبوع ، عمومیت دارد . یعنی عموم کارکنان به سازمان خود بی علاقه اند یا در قبال آن تعلق خاطر یا تعصب سازمانی ندارند .

-        شما در سازمانی کار می کنید . با حقوق و مواجبی که به شما می دهند ، زندگی تان می گذرد . شاید خیلی دلخواه نباشد . در هر صورت ، نیاز عمده ی شما تامین می شود . اما پیوسته از سازمان خود انتقاد می کنید . پرسش این است که اگر کسی غیر همکار ، از سازمان شما انتقاد یا بدگویی کند ، واکنش شما در برابر او چیست ؟ با او هماهنگ و هم کلام می شوید ؟ یادرصدد پاسخگویی بر می آید ؟ یا اگر به عیب سازمان متبوع خود اعتقاد داشته باشید ، به گونه ای درصدد توجیه آن برمی آیید ؟ و از سازمان خود دفاع می کنید ؟

بعید می دانم که در بدگویی یا انتقاد از سازمان خود با دیگران ، هم گام شوید !

همان مقدار توجیه یا دفاع مختصر و خفیف از سازمان هم ، نشان از دوست داشتن یا تعصب سازمانی ست .           دنباله مقاله را در صفحات پسین بخوانید :

 

ادامه نوشته

مديريت تغيير ( مقاله )

مديريت تغيير

محمد علی چراغی

 1- مقدمه

1-1  مفهوم تغيير در تاريخ تحولات بشر

 زندگي اقتصادي اجتماعي بشر از آغاز هبوط وي به كره خاكي ، در طول تاريخ ، پيوسته در حال تغيير و تحول و دگرگوني بوده و عموماً روند تكاملي داشته است . بشر ، از مرحله ي شكار و ماهيگيري و شباني و گله داري و كشاورزي باستاني تا عصر صنعتي و فراصنعتي و عصر نو و پسامدرنيسم فعلي ، تاريخ پرفراز و فرودي داشته است و همه ي ابعاد زندگي بشر ، اعم از زندگي خانوادگي ، اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي و سياسي ، دائماً در حال دگرگوني بوده است . در رهگذر تغيير و دگرگوني ، چه بسيار تمدن هايي كه يا به علت ايستايي و جمود اجتماعي يا به دليل فساد اجتماعي از بين رفته اند در هر صورت هر نوي  كه به بازار آمده ، كهنه ها دل آزار شده و هر پديده ي « نو » بر بسياري از شؤون زندگي بشر اثر گذاشته است و در همه ي ابعاد ، تحول آفريده است .

                                                       دنباله ی مقاله را در صفحات پسین بخوانید

ادامه نوشته

ارتباطات و اخلاق

 

نقش اصول اخلاقي

در پيدايی و توسعه ي جامعه ي اطلاعاتي

 محمدعلی چراغی

با نظر : دکتر داوود زارعیان ،

 استاد علوم ارتباطات

 

  • پيش درآمد : هماهنگي اجتماعي

( ایوی لی )   نظريه پرداز روابط عمومي ، مي گويد:

« هر حرفه اي ، هدفي اخلاقي دارد . هدف اخلاقي پزشكي ، « تندرستي » ، حقوق ، « عدالت » و روابط‏عمومي ، « هماهنگي » است ـ هماهنگي اجتماعي . » [1]

روابط عمومي را مي توان يكي از مقولات مربوط به حوزه ي فعاليت جامعه ي اطلاعاتي دانست . اخلاق چيست ؟ جامعه ي اطلاعاتي كدام است ؟ نخست به اين دو پرسش پاسخ دهيم تا به تعامل اين دو بپردازيم

          دنباله را در صفحات پسین بخوانید :

ادامه نوشته

اخبار دانشگاه و دانشجو


دانشجوی دکترا ،

رتبه چهارم محققین جوان در رشته بیومکانیک در سال 2011

ایزد فرزانه ، فرزند شکرالله فرزانه ، در مقطع دکترای تخصصی مهندسی پزشکی گرایش بیومکانیک در دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران قبول شد و پس از آن به عنوان بورسیه دانشگاه شاهرود پذیرفته شد . این موفقیت علمی را به ایشان و خانواده ی وی صمیمانه نبریک می گوییم .

    رتبه چهارم محققین جوان در رشته بیومکانیک در سال 2011

 ایزد فرزانه در نامه ای به این جانب ( محمد علی چراغی ) پست الکترونیکی کرده و نوشته است که :

اینجانب در مرداد ماه 90 مقاله ای به کنفرانس بین المللی بیومکانیک  - که ازطرف انجمن بین المللی بیومکانیک بصورت دوسالانه برگزار می گردد و امسال در کشور بلژیک برگزار گردید -  ارائه نمودم که از طرف هیات داوران و کمیته علمی این کنفرانس بعد از ارسال مقاله کاندید انتخاب ده مقاله برتر محققین جوان شدم و با دعوت این کنفرانس بعد از سفر به بلژیک و شرکت در کنفرانس مذکور و ارائه مقاله ،  رتبه چهارم محققین جوان در رشته بیومکانیک در سال 2011 از طرف انجمن بین المللی بیومکانیک را اخذ نمودم ، به گفته و تایید  اساتید اینجانب ، این عنوان برای اولین بار به یک دانشجوی ایرانی از طرف انجمن بین المللی بیومکانیک داده شده است .

فرهنگ

فرهنگ

 مجموعه پیچیده ای است که در برگیرنده دانستنیها , اعتقادات ,هنرها , اخلاقیات ,قوانین ,عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است(.  ادوارد تایلر )

در
جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان گردیده است . معروفترین و شاید جامع ترین تعریفی که از فرهنگ ارائه گردیده است , متعلق به ادوارد تایلر TYLOR است که در بالا ذکر شد.

تعاریف دیگر فرهنگ

  • رالف لینتون فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکتب می‌داند که بوسیله اعضاء جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و میان افراد مشترک است .
  • به نظر ادوارد ساپیر فرهنگ بعبارت از نظامی از رفتارها که جامعه بر افراد تحمیل می‌کند و در عین حال نظامی ارتباطی است که جامعه بین افراد بر قرار می‌کند.


با توجه به تعاریف فوق بطور کلی می‌توان فرهنگ را میراث اجتماعی انسان دانست که او را از سایر حیوانات متمایز می‌سازد. این وجوه تمایز را که منحصر به انسان است می‌توان مبتنی بر چهار ویژگی بشرح زیر دانست :

  • تفکر و قدرت یادگیری
  • تکلم
  • فناوری
  • اجتماعی بودن   ( زندگی گروهی )

بعضی از صفات فوق را می‌توان در حد بسیار ضعیفی در حیوانات نیز مشاهده نمود که آنها را در حقیقت اعمال و حرکات غریزی باید تلقی نمود و نه ویژگیهای فرهنگی مثل غریزه مادری , لانه سازی و...
فرهنگ انسانی بر عکس در بسیاری از موارد بر غرایز بشری لگام می‌زند و بهمین دلیل چنانچه فرهنگ انسانی را از انسان بگیرند تمایزی بین انسان و حیوان بجای نمی‌ماند.  


فرهنگی شدن

فرهنگی شدن در حقیقت هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات فرهنگی است و معمولاً به دو صورت ممکن است واقع شود. اول بصورت طبیعی و تدریجی که همان رشد افراد در داخل شرایط فرهنگی خاص است . دوم بصورت تلاقی دو فرهنگ که بطرق مختلف ممکن است صورت گیرد . فرهنگ در برگیرنده تمام چیزهایی است که ما از مردم دیگر می‌آموزیم و تقریباً اعمال انسان مستقیم و یا غیر مستقیم از فرهنگ ناشی می‌شود و تحت نفوذ آن است . برای روشن شدن مطلب یکی از اعمال انسان را مثال می زنیم : غذا خوردن نیازی بدنی و بیولوژیک است , برای زنده ماندن باید تغذیه کرد ولی وقتی سئوال می‌شود چه باید خورد ؟ چگونه باید خورد؟ چه وقت باید خورد , نفوذ فرهنگ در اعمال انسانی نمودار می‌گردد. برآوردن نیازهای غریزی در انسان با مجموعه‌ای از رفتارهای پیچیده همراه است و این رفتارها را فرهنگ هر جامعه ای شکل می‌دهد . در مورد برآوردن نیاز تغذیه در جوامع مختلف اشکال گوناگونی دیده می‌شود و محدودیت ها , مقررات , قواعد و رسومی هست که افراد هر جامعه را تحت نفوذ می‌گیرند که مثلاً چه باید خورد و از خوردن چه چیز باید پرهیز کرد. فرهنگ بین افراد مشترک است . هر فردی خصوصیاتی منحصر به فرد دارد که ویژه است و دیگران را از آن بهره‌ای نیست . این گونه خصوصیات جزو فرهنگ بشمار نمی‌رود مگر آنکه بوسیله افراد دیگر یاد گرفته شود و بصورت رسوم و عادات گروهی در آید و دیگران در انجام آن شرکت کنند. از طرف دیگر فرهنگ گرد آورده جمع است ,ذخیره دانش انسانی از طریق نسلهای متمادی فراهم شده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌گردد. و بهمین دلیل غالباً هر اختراعی بر اساس زمینه عینی گذشته که حاصل کوششهای جمعی انسان است متکی می‌باشد.

آنچه به این بحث ارتباط دارد :

فرهنگ

مجموعه‌ای از باورها و رفتارهای گروه‌های انسانی است . فرهنگ فارسی معین فرهنگ را مرکب از دو واژه فر و هنگ به معنای ادب ، تربیت ، دانش ، علم ، معرفت و آداب و رسوم تعریف کرده است

. فرهنگ (از کلمه لاتین کالتورا (cultura) که از کولر(colere) ریشه گرفته و به معنای کشت کردن، زراعت و ترویج)[1] واژه ای است که معانی گوناگونی دارد. برای مثال، در 1952 آلفرد کلوبر(Alfred Kroeber) و کلاید کلاکهون (Clyde Kluckhohn) در کتاب خود به نام فرهنگ: مروری انتقادی بر مفاهیم و تعاریف

Culture: A Critical Review of Concepts and Definitionبا گردآوری 164 تعریف از فرهنگ اظهار کردند که فرهنگ در اغلب موارد به سه برداشت عمده می انجامد:

- برترین فضیلت در هنرهای زیبا و امور انسانی که همچنین به فرهنگ عالی شهرت دارد

-الگوی یکپارچه از دانش، عقاید و رفتار بشری که به گنجایش فکری و یادگیری اجتماعی نمادین بستگی دارد

- مجموعه ای از گرایش ها، ارزش ها، اهداف و اعمال مشترک که یک نهاد، سازمان و گروه را مشخص و تعریف می کند

هنگامی که این مفهوم برای نخستین بار در سده های هیجدهم و نوزدهم میلادی در اروپا به کار گرفته شد، بر فرایند کشت و زرع یا ترویج در کشاورزی و باغبانی دلالت داشت. در آغاز سده نوزدهم این مفهوم بر بهبود یا پالایش و تهذیب نفس در افراد به ویژه در حین آموزش استوار بود و سپس در تأمین آرزوهای ملی یا ایده آل ها دلالت داشت. در نیمه سده نوزدهم برخی از دانشمندان واژه را برای ارجاع به ظرفیت جهانشمول بشری اطلاق کردند.

در سده بیستم "فرهنگ" به عنوان یک مفهوم محوری وکلیدی در انسان شناسی به کار رفت که همه پدیده های انسانی را دربر می گرفت و صرفاً نتیجه امور ژنتیکی به حساب نمی آمد. اصطلاح "فرهنگ" به ویژه در انسان شناسی آمریکایی دارای دو معنی بود(1)ظرفیت و گنجایش تکامل یافته بشر برای دسته بندی و بیان تجربیات به واسطه نمادها و کنش پندارمآبانه و نوآورانه و(2) راههای مشخصی که مردم براساس آن در نقاط مختلف جهان زندگی و تجربیات خود را به شیوه های گوناگون بیان می کنند و به شکلی خلاقانه دست به کنش می زنند. پس از جنگ جهانی دوم، اصطلاح، اگرچه با معانی مختلف، از اهمیت بیشتری دردیگر رشته ها و حوزه های علمی مثل جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی روانشناسی سازمانی و علوم مدیریتی برخوردار شد

فرهنگ , ارتباطات و روابط عمومی

 جشنواره  ها و تجمّعات و ده­ها اگر و مگر

محمد علی چراغی *

جشنواره، گونه­ای جشن موضوعی­است که به شکل دوره­ای یک­ساله یا دوساله از سوی نهادهای مختلف برگزار می­شود تا  فعالان عرصه ی کار موردنظر، مورد ستایش و نکوداشت قرار گیرند.

جشنواره ها ، یکی از گونه هاو فنون اطلاع رسانی و ارتباطی ست .وفرق آن، با دیگر گونه های ارتباطی ، در امتیاز دادن و جایزه و پاداش دادن و مقایسه کردنِ کسانی ست که در آن چشنواره خ.د یا کار و تولید و محصول فکری و یدیِ خود را عرضه می کنند .

در همه جای دنیا، جشنواره­های موضوعی متنوع و متعدد، برگزار می­شود که برخِ از آن­ها شهرت جهانی دارند از جمله:

جشنواره فیلم کن (فرانسه)، جشنواره­ی فیلم ونیز (ایتالیا)، ادینبورگ (آلمان)، لوکارنو (سوئیس)، برلین (آلمان)، مونترال (کانادا) و ...

اما شاید هیچ جایی از جهان، در برگزاری انواع جشنواره­ها با موضوعات گوناگون، به اندازه­ی ایران، دچار افراط و تفریط نشوند. مثلاً در ایران، انواع جشنواره­های علمی، هنری، فرهنگی، پژوهشی، رسانه­ای، الکترونیکی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... برگزار می­شود؛ با موضوعاتی از قبیل: موسیقی، فیلم، تئاتر، پویانمایی، ، ، فناوری، عکس، وبلاگ ­نویسی، رسانه­های دیجیتال، اینترنت، وب سایت ، کارآفرینی ، شعر، پزشکی،  اعتیاد ، ورزش، صدا و سیما، صنعت و معدن، حمل و نقل، آب و فاضلاب، زعفران، غذاهای ایرانی، انار، ساعت آفتابی، اسب  و ...

برگزاری هر جشنواره با هر موضوع اجتماعی ضروری، نه تنها ایرادی ندارد بل قابل ستایش و تحسین هم هست؛ اما چگونگی برگزاری ، شیوه­ی برگزاری، ابعاد علمی و اصولی بودن جشنواره، گروه و هیأت داوری جشنواره (که از چه پایه دانش و تجربه برخوردار باشند)، نیّت برگزارکنندگان (که محض رضای خدا باشد یا قصد انتفاع داشته باشند یا نیت رفیق­بازی­های ناهنجار و دور از اصول متعارف داشته باشند) و مسائلی از این گونه، مهم است.

یکی از شگردهای برخ از برگزارکنندگان جشنواره­ها، جست­وجو و جذب اسپانسرها (یا حمایت­کننده­های مالی)ست. هر اسپانسری که کمک مالی بیشتری به جشنواره می­کند، در ارزیابی نهایی از موفقیت ممتاز و برجسته­تری برخوردار می­شود.در بسیاری از  جشنواره­ها  شاهدیم که سازمان­ها و نهادها و شرکت­هایی مورد تقدیر و ستایش قرار گرفته­اند که در مقام مقایسه با سازمان­های ممتاز دیگر، از سطح بسیار نازلی برخوردار بودند؛ از نظر کارآیی، اثربخشی، موقعیت اقتصادی اجتماعی، و از نظر خدمات و محصولات و جذب و جلسه رضایت مشتریان و مشترکان و مصرف­کنندگان کالا و خدمات­شان و ...

اگر بخواهیم -  به قول معروف -  " گریزی به کربلا " بزنیم و در حوزه­ی مخابرات، شاهد مثالی بیاوریم، لازم است این پرسش را مطرح کنیم که:

آیا عظمت و حجم کار شرکت معظمی  مثل مخابرات ، با بیش از 30 هزار کارمند و انواع خدمات ارتباطی (تلفن ثابت و همراه و اینترنت و خدمات ارزش افزده و خدمات ارتباطی پیشرفته که به بیش از 45 میلیون تن از کاربران و مشترکان و مشتریان تلفن همراه و بیش از 26 میلیون مشترکِ تلفن ثابتِ خود عرضه می­دارد) با یک مؤسسه یا شرکت خصوصی با 30 کارمند قابل مقایسه است؟

و چه بسا اعضای نهادی که چنین مقایسه و ارزیابی­ای می­کنند، از نظر دانش و تجربه، به مراتب نازل­تر از مدیران و متخصصان شرکت ارزیابی­شونده هستند.

بنابراین، اکثر جشنواره­ها به شکل "باری به هر جهت" و بدون توجه به بار علمی و بازده کاربردی آن برگزار می­شود و نهایتاً پس از یکی دو بار برگزار شدن، دیگر جاذبه­ای برای مخاطبان ایجاد نمی­کند و مخصوصاً که شائبه­ی "خاصّه خرجی" و "رفیق بازی" و "کاسبکاری" را نیز ، تداعی می­کند و انتشار می­دهد.

به هر حال ، متأسفانه ، برخِ از جشنواره ها ، سمینار ها ، سمپوزیوم ها ، گردهمایی ها ( یا همایش ها ) و تجمّعاتِ به ظاهر علمی و فرهنگی ، ابعادِ کاسبکارانه یافته است .

* کارشناس ارتباطات و کارشناس ارشد شرکت مخابرات ایران